طرح مساله : زمینه های بروز پدیده ضد شهرسازی
افزایش روزافزون جمعیت شهرها
افزایش مساحت شهرها
پیچیدگی مسائل
ناکارایی راه حل ها :
مدیران شهری این راه حل ها را به طور کامل به کار نبسته و یا موفق به کاربست آنها نشدند.
این راه حل ها ماهیتاً قادر به رفع مشکلات شهری ما نبودند.
معرفی مفاهیم
ضد شهرسازی (Anti Urbanism )
”ضد شهرسازی به مفهوم انجام فعالیتها و ایجاد فضاهایی در شهر است که در
طرح ها و برنامه های مصوب شهری جایگاهی نداشته و برای آنها تعریفی ارائه
نشده است بلکه تحت تاًثیر شرایط نامساعد اقتصادی ،فشارهای اجتماعی و دیگر
عواملی که در ادامه بررسی خواهد شد ، به وجود آمده اند و گاهی از سوی
مدیریت رسمی شهر نیز مورد پذیرش قرار گرفته واستمرارآنها حتی جنبه قانونی
یافته است .“
جلوه های ضد شهرسازی :
تبدیل کاربریها و غلبه کاربری های تجاری و دیگر کاربریهای جذب کننده سفر.................
• گستردگی تخلفات ساختمانی و استفاده بی ضابطه از فضاهای شهری در قالب
تبدیل فضای پارکینگ به فضای سکونت یا فضای باز خصوصی (حیاط ) به
پارکینگ.......................
عوامل موثر بر بروز پدیده ضد شهرسازی
شی ء شدگی شهر
برنامه ریزی بدون وجود عزم و نیروی سیاسی
کمبود منابع مالی
موانع مدیریتی
سطح نازل آگاهی عمومی
غیر تخصصی بودن ترکیب شوراها
تغییر مداوم ترکیب جمعیتی
کمبودهای قانونی و پیچیدگی های حقوقی
عدم توان پیش بینی دقیق فضاهای مورد نیاز توسعه شهری........................
عدم نظارت مستمر بر رشد شهر
نبود یا ضعف در عملکرد نهاد دیده بان شهری غیر دولتی..........................
منتقدین شهرسازی طبیعی :
لوکوربوزیه : خیابان چم و خم دار راه حیوانات است ، خیابان مستقیم راه انسان.
خیابان – راهرو با دو پیاده رو ای که بین خانه های بلند نفس نفس می زند
می باید از میان برود.شهرها این حق را دارند که چیزی جز قلاعی پر راهرو
باشند.
تعریف شهرسازی طبیعی شهروندگرا :
“ شهرسازی طبیعی شهروندگرا فرآیندی است که در آن شهروندان در تمام یا بخشی
از مراحل آن داوطلبانه ، فعالانه و متعهدانه مشارکت می کنند،در این نوع
شهرسازی اگرچه به استانداردها ،ضوابط و مقررات توجه می شود اما شهرساز با
توجه به شناختی که از ارزشها،تمایلات، نیازها و ترجیحات بهره برداران پیدا
می کند ،می کوشد انعطاف لازم را در طرح به نحوی به وجود....
مطالب مرتبط در این زمینه
تئوری پردازی در هر علمی- از جمله شهرسازی لازمه درک و تحلیل دقیقتر
پدیده هاست. در کشورهای در حال توسعه معمولا نظریات بومی تولید نمی شود و
اگر نگاه تئوریکی نیز برای تحلیل پدیده ها مورد استفاده قرار گیرد، منبعث
از نظریاتی است که در کشورهای توسعه یافته ساخته و پرداخته شده است. این
نظریات اگر چه اغلب منسجم و برای فهم بهتر ماهیت و روابط پدیده های اجتماعی
مفید هستند اما از آنجا که بستر تولید آنها متفاوت از فضا- مکانی که مورد
استفاده قرار می گیرند، بوده است.